پژوهشی پیرامون مردم آزاری

ساخت وبلاگ

آزار رسانی به خود و دیگران، یكی از رذایل اخلاقی و عامل مهم برهم زدن تعادل در زندگی فردی و اجتماعی آحاد بشر است. دهخدا آزار را ایذاء، اذیت و آزار دادن را، رنج و درد و الم دادن و آزردن و اذیت کردن معنی می­کند.[1] در قرآن كریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام این رذیله اخلاقی مورد توجه قرار گرفته و به ریشه­یابی آن پرداخته شده است.

مردم آزاری

مردم آزاری
آزار رسانی به خود و دیگران، یكی از رذایل اخلاقی و عامل مهم برهم زدن تعادل در زندگی فردی و اجتماعی آحاد بشر است.
دهخدا آزار را ایذاء، اذیت و آزار دادن را، رنج و درد و الم دادن و آزردن و اذیت کردن معنی می­کند.[1]
در قرآن كریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام این رذیله اخلاقی مورد توجه قرار گرفته و به ریشه­یابی آن پرداخته شده است.

آزار در قرآن
مفهوم اذیت و آزار در قرآن در بیشتر موارد به معنای آزردن و رنجاندن و در قالبهای مختلفی مثل عیب جویی و استهزا، تهمت و تجسس وارد شده است. غیبت درآیات 11 و 12 سوره حجرات به مفهوم استهزاء و مسخره کردن نیز آمده است:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یكُونُوا خَیرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یكُنَّ خَیرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید)
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند)
تحقیر در آیه 18 لقمان «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ ؛ با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان» به شکل آزارهای روانی است و شكنجه و آزار جسمی در آیاتی مانند 49 سوره بقره «یسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ؛ همواره شما را به بدترین صورت آزار می‌دادند» یاد شده است.

اسباب و عوامل آزار رسانی
1- اختلاف عقاید
از جمله عواملی كه قرآن برای آزاررسانی بیان می­كند ریشه­های عقیدتی است. اختلاف عقاید موجب می­شود كه فرد و یا جامعه­ای نسبت به دیگری موضع خصمانه بگیرد و به صورت آزاررسانی آن را بروز دهد. قرآن با گزارش كاملی از وضعیت پیامبران و رفتارهای مخالفان و دشمنان ایشان بیان می­دارد كه علت و ریشه اصلی همه اذیت و آزارهای مخالفان پیامبران، اختلاف عقیده بوده است. به عنوان مثال در آیه 8 سوره بروج می­فرماید:
«وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»
آنها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
ستیز عقیدتی كافران و مشركان آنان را وامی داشت تا به آزاررسانی به پیامبران بپردازند.

2- محبت به دنیا
از دیگر ریشه های آزاررسانی از دیدگاه قرآن، محبت به دنیاست؛ زیرا از نظر قرآن محبت به دنیا ریشه و عامل همه خطاهاست در آیه 212 سوره بقره می­فرماید:
«زُینَ لِلَّذِینَ كَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَیسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا»
زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است، از این‌رو افراد باایمان را (که گاهی دستشان تهی است)، مسخره می‌کنند.
همچنین در آیه 185 و 186 سوره آل عمران می­فرماید:
«مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»
؛ زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست.
«وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِیرًا»
و از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده [یهود] و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید.

3- ناشكیبایی و زیاده خواهی
ناشكیبایی و نوعی زیاده خواهی از عوامل دیگر آزاررسانی یاد می­شود؛ چنانكه قرآن در سوره بقره آیه 61 این عامل را علت اصلی آزاررسانی بنی­اسرائیل به حضرت موسی(ع) برمی­شمارد.
«وَإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ.. ».
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! ... .

4- حسادت
حسادت كه خود یکی از رذائل اخلاقی است در بیان قرآنی، عاملی برای آزاررسانی و خودآزاری ذكر شده است. این مسئله را می­توان در داستان هابیل و قابیل مشاهده کرد. بطوری­ كه رنج بردن از نعمت­هایی كه در اختیار دیگران است موجب می­شود تا زمینه خودآزاری و دیگر آزاری حتی در سطح قتل، در انسان رشد كند. قتل هابیل به دست برادرش (قابیل) و نیز به چاه انداختن یوسف از سوی برادران از این عامل حكایت می­كند.

آثار آزار رسانی
بی گمان هر كاری واكنشی دارد و آثار آن در دنیا و آخرت و نیز در امور مادی و معنوی شخص بروز می­كند.
در قرآن و روایات ائمه علیهم السلام نیز به مسئله دوری و پرهیز از آزار و اذیت توجه داده شده و حتی برای کسانیکه در برابر آزار و اذیت دیگران تحمل می­کنند آثاری را نام می­برند.

1- نشانه شرارت و پستی
حضرت علی علیه السلام در ضمن فرمایشاتی آزار دادن دیگران را از عادات افراد شرور، پست و جاهل می­داند: «عَادَةُ الْأَشْرَارِ أَذِیةُ الرِّفَاق‏»[2]عادت بدان، آزار كردن رفیقان است. «عَادَةُ اللِّئَامِ وَ الْأَغْمَارِ أَذِیةُ الْكِرَامِ وَ الْأَحْرَار»[3] عادت لئیمان و جاهلان آزار كردن كریمان و آزادگان است. مراد از «لئیمان» مردم دنى و پست مرتبه است، و مراد از «كریمان» مردم گرامى بلند مرتبه.

2- دشمنی
حضرت علی علیه السلام می­فرمایند: «مَنْ كَفَّ أَذَاهُ لَمْ یعَانْدُه [لَمْ یعَادِهِ‏] أَحَد»[4]
هر کسی كه بازدارد اذیت خود را از دیگران، دشمنى نمی­كند با او كسى یعنى كسى كه اذیت خود را بازدارد از همه مردم و آزار او بهیچ كسی نرسد هیچ كس با او دشمنى نمی­كند بلكه مشهور است كه اگر كسى با خود قرار بگذارد كه اذیت او به هیچ کسی نرسد اذیت هیچ کسی هم به او نمی رسد. پس کسی که دیگران را اذیت می کند دشمنی آنها را برای خود می­خرد.

3- دوری از مروت و انسانیت
حضرت علی علیه السلام می­فرمایند: «یسْتَدَلُّ عَلَى الْمُرُوَّةِ بِكَثْرَةِ الْحَیاءِ وَ بَذْلِ النَّدَى وَ كَفِّ الْأَذَى‏»[5] برای مروّت و آدمیت به بسیارى شرم و حیا و بذل احسان و عطا و بازداشتن آزار و ایذاء استدلال شده است. چنانکه از روایت استفاده می­شود آزار دادن دیگران، به دور از جوانمردی و انسانیت می­باشد.

4- نشانه خیانت و خائن بودن
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در این مورد می­فرمایند:
«عَلَامَةُ الْخَائِنِ فَأَرْبَعَةٌ عِصْیانُ الرَّحْمَنِ وَ أَذَى الْجِیرَانِ وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ وَ الْقُرْبُ إِلَى الطُّغْیان»[6]
نشان خائن چهار چیز است: سرپیچى از دستور خداوند رحمان، آزار همسایگان، نفرت از یاران و تمایل به بیدادگرى و ستم.

5 - بد ترین بدیها
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
«خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَی‏ءٌ الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّه‏»[7]
دو خصلت ناپسند است كه بدتر از آنها نیست: شرك به خدا و آزار بندگان خدا.

آثار تحمل آزار دیگران
1- محشور شدن با ائمه
حضرت امام صادق علیه السلام می­فرمایند:
«أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا یرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا»[8]
آیا ندانسته‏اى كه هر كه چشم براه دولت ما باشد و بر آزار و ترسى كه مى‏بیند شكیبائى ورزد فرداى قیامت در زمره ما محشور گردد.
البته منظور از آزار در این حدیث، آزاری است که در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه، به شخص می­رسد.

2- همسایه خوب شدن
حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:
«لَیسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَلَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى»[9]‏
خوش همسایگى تنها باین نیست كه از آزار همسایه خوددارى كنى بلكه بر آزار او نیز شكیبائى كنى.

3- راستى پرهیزگارى
حضرت علی علیه السلام می­فرمایند:
«مَنْ صَبَرَ عَلَى مُرِّ الْأَذَى أَبَانَ عَنْ صِدْقِ التَّقْوَى‏»[10]
هر کسی كه بر آزار تلخ و مكروه صبر كند واقعیت پرهیزگارى را ظاهر می­كند.
البته مراد، صبر بر آزارها و مكروهاتی است كه از جانب خداوند متعال می­باشد مثل بیماریها و فوت فرزند و مانند آن و جزع و فزع نكردن در آنها یا صبر کردن بر آزارهایی كه از مردم به انسان می­رسد و انتقام نگرفتن از آنها.

4- نشانه خوبى
حضرت علی علیه السلام می­فرمایند:
«مِنْ أَمَارَاتِ الْخَیرِ الْكَفُّ عَنِ الْأَذَى‏»[11]
از نشانه­هاى خوبى شخص، خودداری از آزار كردن مردم است.

5- از درهای خوبی
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می­فرمایند:
«یا عَلِی ثَلَاثٌ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ سَخَاءُ النَّفْسِ وَ طِیبُ الْكَلَامِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى»[12]
اى على: سه چیز از درهاى خیر است: بخشش دل، و خوش زبانى، و تحمّل در برابر آزار.

پی نوشت
...........................................................................
 [1] - دهخدا، علي اكبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال 1325ش، ج 2، ص87.
[2] - عبد الواحد، آمدی؛تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص431.
[3] - همان، ص465.
[4] - همان، ص465.
[5] - همان، ص258.
[6] - ابو محمد حرّاني؛ تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علي (ع)، 1383، نوبت سوم، ص 40
[7] - همان، ص 56
[8] - كليني محمدبن يعقوب؛ فروع الكافی، علی اکبر غفاری،بیروت، ج‏8، ص 37.
[9] - همان، ج‏2، ص667.
[10] - عبد الواحد، آمدی؛تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم ص 285.
[11] - همان، ص 465.
[12] - ابو محمد حرّاني؛ تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علي (ع)، 1383

دینی ،علمی ،ادبی...
ما را در سایت دینی ،علمی ،ادبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kilidara بازدید : 183 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 20:26